این بیانیه  که تقریباً یک هفته پس از عملیات مقاومت فلسطین و در دوشنبه ۱۳ نوامبر در وبسایت مرکز پژوهشی «اصول هنجاری» (Normativ Orders ) وابسته به دانشگاه گوته در فرانکفورت منتشر شد، به شکل جدی خواهان همدلی  و همراهی جهانی با اشغالگران فلسطینی شده است. 

هابرماس در بیانیه خود مدعی شده که «وضعیت کنونی که بر اثر حمله‌ بی‌رحمانه حماس که فراتر از آن تصورناپذیر است و واکنش اسرائیل به آن به وجود آمده، به موجی از اعلام مواضع و برگزاری تظاهرات اخلاقی و سیاسی انجامیده است. ما معتقدیم با وجود تمام نظرات متضادی که بیان می‌شوند، باید برخی اصولی را که نمی‌بایست آن‌ها را مورد مناقشه قرار داد،  رعایت کرد. زیربنای این اصول، همانا به درستی همبستگی با اسرائیل و یهودیان در آلمان است».

هابرماس همچنین مقاومت فلسطین را تهدیدی علیه صلح و آرامش یهودیان معرفی کرده و عملیات جنایتکارانه صهیونیست‌ها در غزه را دفاعی مشروع قلمداد می‌کند و خواستار همزیستی مسالمت آمیز با صهیونیست‌ها می‌شود! گویی او که پرچمدار حوزه فلسفه ارتباطات و گفت‌وگو در جهان غرب است، هیچ اطلاعی از تاریخ خونبار رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی ندارد!

پر واضح است هابرماس به خوبی از شرایط غزه و کشتار هزاران زن و کودک فلسطینی توسط صهیونیست‌ها آگاه است و بسیار آگاهانه کوشیده است فضای نخبگانی خشم آلود غرب را از ریشه‌یابی حوادث امروز فلسطین باز داشته و آن‌ها را به سمت و سویی دیگر منحرف کند.

هابرماس با ژستی روشنفکرانه کشتارهای غزه را برای جامعه دانشگاهی غرب توجیه می‌کند تا به نوبه خود آبی بر آتش خشم افکار عمومی غرب از جنایات رژیم صهیونیستی ریخته باشد.

او در بیانیه خود با اشاره به این جمله با ابراز نگرانی از افزایش نارضایتی عمومی از رژیم صهیونیستی در کشورهایی مانند آلمان بر این واقعیت صحه گذاشته است دیگر افکار عمومی غرب بر خلاف سردمداران کشورهایشان تمایلی به حمایت و حفاظت از رژیم صهیونیستی آن هم با وجود جنایات پرشمار این رژیم ندارند.

باید به این نکته توجه داشت ورود چهره‌هایی مانند هابرماس به خط دفاع رسانه‌ای از رژیم صهیونیستی نشان از درماندگی و شکست این رژیم منحوس در جنگ روانی و رسانه‌ای دارد؛ چرا که هابرماس در کشوری دست به انتشار بیانیه در دفاع از رژیم صهیونیستی زده است که خود این روزها میزبان تجمعات گسترده ضد صهیونیستی است!

بنابراین شخصاً بر این عقیده‌ام که بیاینه هابرماس نشانه‌ای دیگر از نزدیک شدن رژیم صهیونیستی به نقطه پایان و آزادی قریب الوقوع فلسطین عزیز است.

تحولات اخیر غزه نیز مؤید این برداشت است! رژیم صهیونیستی که هدف از عملیات نظامی در غزه و کشتار بیش از ۱۵ هزار کودک و زن و دیگر غیرنظامیان را از بین بردن مقاومت فلسطین و آزادی اسرایش اعلام کرده بود، اکنون بدون از بین بردن حماس و دیگر گروه‌های مقاومت و بدون آزادی اسرایش، مجبور به تسلیم و پذیرش آتش بس و شروط مقاومت شده است.

البته بحران شکل گرفته در ساختارهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی آنچنان عمیق است که بعید است دیگر هیچ نخست‌وزیر و کابینه‌ای قادر به ترمیم شرایط آن باشد. بنابراین در چنین شرایطی حجم انبوهی از صهیونیست‌ها شروع به خروج از سرزمین‎‌های اشغالی خواهند کرد! در نتیجه دغدغه هابرماس و مطالبه همزیستی مسالمت آمیز با صهیونیست‌ها در آلمان بی راه نیست!

در واقع بیانیه این فیلسوف سالخورده را می‌توان ناظر بر آینده صهیونیست‌های آواره شده در کشورهای اروپایی دانست؛ چرا که در سالیان اخیر و به‌خصوص هفته‌های اخیر احساسات ضدصهیونیستی در کشورهای اروپایی به شکل قابل توجهی افزایش یافته و بعید است دیگر اروپا پناهگاه امنی برای آوارگان صهیونیست باشد!